عباس علی آبادی با ۱۸۷ رأی موافق، موفق به دریافت رأی اعتماد از مجلس یازدهم شد! ت ۲۳ خرداد ماه بود که این خبر روی خروجی رسانه ها رفت
همین خبر کافی بود تا فعالان اقتصادی فرصتی برای تنفس پیدا کنند
وزیری جدید با سابقه اجرایی درخشان از یکی از پیشروترین مجموعه های صنعتی کشور سکان ۴۵ درصد از GDP کشور را بدست گرفت و بارقه ای از امید در بخش صنعت و معدن کشور ایجاد شد، وزیری که بسیاری از مسایل پیدا و پنهان صنعت را لمس کرده و از قضا بسیار اهل دیسیپلین و برنامه است.

گویا فضای روانی در داخل وزارتخانه تغییر کرد،

بسیاری از آقایان مدیر که با اخم و تخم همه سال مشغول صدور بخشنامه های خلق الساعه بودند برای مدتی از بیم از دست دادن میز مدیریت و مسئولیت، فیتیله ها را پایین کشیده و گم و گور شدند!
گویا نگران بودند که ناله و فغان تولیدکننده به گوش آقای وزیر برسد که جلسات را هم تعطیل کردند ! …
خب یک خلاء مطلوب ! شاید باورش سخت باشد اما همین تغییر فضا موجب شد یک ثبات نسبی بر فضای
تولید حاکم شود
بالاخص برای زنجیره فولاد و صنایع تکمیلی که در تمام طول سال در چالش با دخالت های دستوری در روش عرضه و تامین مواد اولیه و در حسرت یک ثبات نسبی است فراهم شدن یک ثبات دوماهه و امکان برنامه ریزی برای تولید و صادرات جای شکر دارد.
در همین مدت کوتاه فضایی ایجاد شد تا برخی مصوبات کمیته کالای پایه که پس از ساعتها جلسات کارشناسی به تصویب رسیده اما مشخص نیست به چه دلیلی اجرا نمیشد، قابلیت اجرایی پیدا کند.
یکی از این مصوبات
ماده ۵ جلسه ۲۵ بود که در آن تصریح شده بود شرایط عرضه ورق گرم در بورس کالا توافقی بین خریدار و فروشنده باشد که در سه ماه گذشته در خلاء پیش آماده فرصتی پیش آمد تا خریدار و فروشنده به توافق برسند و چالش تامین مواد اولیه را تا حدودی تثبیت کرد.
این در حالیست که برابر مستندات و آمارهای عرضه ورق گرم در بورس کالا در کلیه عرضه های نقدی در بورس کالا همواره روند قیمت نهایی افزایشی بوده و قیمت کشف شده بارقابت های ۵۰ تا۶۰ دردصدی نسبت به قیمت پایه همراه بوده و نرخ دلار کشف شده همه عرضه های نقدی و اعتباری به نرخ دلار حاشیه بازار آزاد نزدیک بوده
به بیان ساده عرضه های نقدی هیچگونه اثر معنی داری بر کنترل رشد فزاینده قیمت کشف شده نداشته وصرفا یک فشار مضاعف به تولیدکننده و جریان نقدینگی اث وارد کرده

نکته مهم اینجاست که دخالت در روند عرضه مواد اولیه واحدهای تولیدی از اعتباری به نقدی که با هدف جلوگیری از رشد قیمت ها صورت گرفته صرفا منجر به باز شدن پای واسطه و دلال های تامین سرمایه به بازار شده تا یک حلقه معاملاتی مضاعف در زنجیره جا خوش کند.
در نتیجه این مصرف کننده نهایی است که می بایست در انتهای زنجیره بهای بیشتری را در قالب هزینه تامین مالی بپردازد و تولیدکننده نیز می بایست بخشی از سود ناچیز خود را دودستی به دلال تقدیم کند!
در این بین مدیران محترم برای رهایی خود از بند فشار روانی رشد فزاینده قیمت، عرضه کننده ورق را به قیمت سازی و افزایش قیمت محصول از طریق فروش اعتباری متهم میکنند که در اصل این گزاره متاثر از فضای کلی اقتصاد و انتظارات تورمی در کشور است.
از طرف دیگر بازی در زمین واسطه ها، سود فروش اعتباری که می توانست در سبد سهام دار تولیدکننده ورق در ابتدای زنجیره باشد را به جیب واسطه ها و دلال های تامین مالی ریخته و شوربختانه این مصرف کننده نهایی و خریدار ورق صنایع تکمیلی است که می بایست تاوان حفظ میزهای مدیریت و مسئولیت مدیران وزارت صمت را با کاهش مارجین تولید به نفع دلال و پرتاب کردن افزایش قیمت به حلقه نهایی مصرف کننده بپردازد.
واحدهای تولیدی که درشرایط رکود تورمی، از یکسو با قطعی برق و گاز و مخاطرات توقف خطوط تولید روبه رو هستند و از سویی دیگر با کمبود مواد اولیه و تولید با ۱۵ درصد ظرفیت،
از یک سو با توقف صادرات بدلیل تصاحب بازار توسط دارندگان کارتهای بازرگانی یکبار مصرف و از سویی دیگر با هزینه های متورم سربار تولید که ماه به ماه افزایش می باید و حال صورت حساب جدیدی تحت عنوان نقدی بپرداز .. را برای بقای مسئولیت دیگران بپردازند.
آش جدیدی است که مدیران محترم با عادی شدن فضا برای صنایع تکمیلی طبخ کردن
حال شاید بتوان درک کرد که در چرخه عمر کوتاه وزرای صنعت معدن و تجارت در ۷ سال اخیر، دوران کوتاه جابه جایی وزراء بستری برای تنفس تولیدکنندگان و رهایی از بخشنامه های خلق الساعه فراهم میشد.
از همین رو از وزیر جدید صمت عاجزانه استدعا داریم برای خلاصی از تله تصمیمات شبه کارشناسی و مخرب

معاونین و مدیران کل وزارتخانه متبوع را ملزم نماید در زمان صدور بخشنامه ها یک پاراگراف دلایل توجیهی صدور بخشنامه موصوف را برای ذینفعان آن تشریح کنند، قطعا با چنین رویکردی شاهد خواهیم بود از شدت بسیاری از بخشنامه های بی هدف و فاقد برهان قاطع و استدلال کاسته شود
در غیر اینصورت باید گفت
دوباره نقطه سر خط و روز از نو روزی از نو !