آنوش رحام* – در روم باستان «کولوسئوم» محل سرگرمی امپراتور و مردم رم بود. در این مکان گلادیاتورها با یکدیگر یا با حیوانات وحشی تا سرحد کشته شدن یک طرف میجنگیدند و این خونریزی وحشیانه اسباب سرگرمی اشراف و اغنیاء را فراهم میکرد. امروز نیز مکانیسم بورس کالا بیشباهت با کولوسئوم روم باستان نیست و به میدانی برای نبرد تولیدکنندهها برای تامین مواد اولیه تا سرحد مرگ صنعتی تبدیل شده است. از یک سو میدانی را تحت عنوان «رقابت و کشف قیمت» بهسان همان کولوسئوم فراهم آورده تا بهای نهادههای تولید را از قیمت پایه (نرخ ارز رسمی نیمایی ۲۸۰۰۰ تومانی) به نرخ غیررسمی ۴۵۰۰۰ تومانی کف بازار افزایش دهد .
در این میدان، بورس کالا بهسان چکش مزایدات، شرایط را به نحوی فراهم میکند که واحدهای تولیدی برای دستیابی به مواد اولیه مجبور باشند دست به رقابتهای کاذب تا ۴۰ و ۵۰ درصد بیشتر از قیمت پایه بزنند و این رقابت تا زمانی که قیمت نهاده به نرخ ارز کف بازار نزدیک شود، ادامه خواهد داشت و حتی در مواردی بالاتر از قیمت ارز آزاد!
در این بین بورس کالا در یک جنگ خونین که یکسر آن قتلعام تولیدکننده است بهای نهادههای تولید را در چندساعت تا ۵۰ درصد گرانتر میکند. در این بین کارگزاریها وظیفه مهندسی قیمت را برعهده دارند و تا رساندن قیمت به کانال نرخ ارز کف بازار در گوش تولیدکننده زمزمه میکنند؛ اگر شما نخری دیگری خریدار است! پس بجنب…
بهواقع در جهان مترقی امروز کدامین سازوکاری را سراغ دارید که بهای مواد اولیه مورد نیاز صنعت را در ۵ ساعت کاری ۴۰ تا۵۰ درصد و در عرض یک فصل به ترتیب در سه عرضه ۲۰ درصد عرضه دوم ۳۴ درصد و عرضه سوم ۴۳ درصد افزایش دهد، تحت لوای رقابت! این شعبدهبازی و جهش نابودکننده نهاده صنایع، ارزشافزوده است یا ارزش از دست رفته!
جالب اینکه این قتلعام خاموش صنعتی به شکلی طراحیشده تا به دست خود واحدهای تولیدی صورت پذیرد تا انگشت اتهام به سوی بورس کالا نرود و واحدهایی که چارهای جز تن دادن به این شرایط برای تامین مواد اولیه و حفظ و حراست از تولید و مشاغل خود ندارند، مواد اولیهای که همه نهاده و اجزاء تشکیلدهنده آن از منابع ملی، انفال و یارانههای نجومی و معافیتهای مالیاتی تامین میشود، به نرخی بالاتر از قیمت جهانی خریداری کنند.
فقط در آخرین عرضه محصولات خام و نیمهخام فولادی ورق گالوانیزه با نرخ ارز هر دلار ۵۹۶۰۰ تومان، ورق سرد با نرخ هر دلار ۵۱۳۳۹ تومان، ورق گرم با نرخ هر دلار ۴۳۳۰۰ تومان و میلگرد و آهن اسفنجی با نرخ هر دلار ۳۷۶۵۶ و ۳۵۲۲۱ تومان عرضه شده است!
اما این پایان ماجرا نیست؛ فاجعه اینجاست که اگر تولیدکننده محصول نهایی خود را برای رشد اقتصاد کشور و ارزآوری به بازارهای خارجی صادر کند، باید ارز حاصل از صادرات را به نرخ نیما و ۴۵ درصد ارزانتر از آنچه که در بورس کالا خریده به دولت واگذار کند. سوالی که در این بین مطرح میشود این است که در کجای دنیا برای تولیدکننده چنین بستر مرگباری را فراهم میکنند؟
آری شرایط حاکم بر چرخه حیات تولیدکننده ایرانی که در همه جای دنیا او را قهرمان ملی خطاب میکنند، گویی همان قوانین کولوسئوم باستانی است، تولیدکننده همچون گلادیاتورها و بردههای رومی باید تا سرحد مرگ و ورشکستی در این سالن مزایدات که به اشتباه نام بورس کالا برآن نهادهاند، رقابت کنند تا سود خالص عاید شرکتهای کارگزاری، گردانندگان و صاحبان سهام شرکت بورس کالای ایران شود.
* دبیر سندیکای لوله و پروفیل فولادی
شباهت بورس کالا به میدان کولوسئوم روم باستان

آنوش رحام* – در روم باستان «کولوسئوم» محل سرگرمی امپراتور و مردم رم بود. در این مکان گلادیاتورها با یکدیگر یا با حیوانات وحشی تا سرحد کشته شدن یک طرف میجنگیدند و این خونریزی وحشیانه اسباب سرگرمی اشراف و اغنیاء را فراهم میکرد. امروز نیز مکانیسم بورس کالا بیشباهت با کولوسئوم روم باستان نیست و […]